سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گاهنامه زیست

فرضیه های متعددی در مورد خواب انسان وجود دارند و این فرضیه ها با گذر زمان و   مطالعات تازه در حال تغییر هستند. در گذشته تصور غالب این بود که ذهن افراد خواب، زمینه ای خالی برای فعالیت بدون جهت سلول های عصبی مغز است. اما وقتی در مطالعات به افراد چیزهای تازه ای آموزش می دادند و بعد به آن ها اجازه می دادند استراحت کنند، بعد از یک خواب خوب خیلی بهتر از یک چرت زدن کوتاه، آموخته ها را به خاطر می آوردند.

تصویربرداری های مغزی هم این یافته را تایید می کردند. تصویربرداری ها الگوهای مشابهی را بین زمانی که افراد در حال آموزش بودند و زمانی که خواب بودند، نشان می دادند. با این حال همه این یافته ها به نحوی غیرمستقیم فرضیه تمرین و تکرار آموخته ها در خواب را تایید می کردند و هیچ کدام دلیل کافی برای این فرضیه نبودند.
اما ابن بار، به گزارش وایرد، دلفین اودیت، محقق خواب در دانشگاه ماری و پیر کوری در پاریس فرانسه، برای این که تردیدها را از بین ببرد، دست به ابتکار تازه ای در مطالعه خود زده است.
وی به اتفاق همکارانش روش تازه ای را ابداع کردند که در آن به افراد در هنگام بیداری یک مهارت حرکتی جدید را آموزش می دادند و سپس خواب او را مشاهده می کردند. آن ها برای مطالعه خود از داوطلبانی استفاده کردند که اختلال خواب داشتند، کسانی که در خواب بر اساس خوابی که می دیدند حرکت می کردند، مثل خوابگردها یا کسانی که در خواب راه می روند. بنابراین اگر شرکت کننده ها در خواب همان حرکت هایی را که در بیداری یاد گرفته بودند انجام می دادند، دلیل محکمی برای تایید این فرضیه به دست می آمد که آن ها در حال تکرار آموخته های روز خود هستند.
اودیت و گروهش به شرکت کننده ها یاد می دادند که با دیدن یک رنگ خاص روی نمایشگر، جسمی با همان رنگ در اطراف خود را لمس کنند. سپس از آن ها هنگام خواب تصویربرداری می شد. چنان که در فیلم فوق می بینید، شرکت کننده ها هنگام خواب رفتاری مشابه آن چه در تکلیف روز انجام می دادند را از خود نشان دادند.
به گفته محققین، این یافته های جدید بالاخره به طور مستقیم تظاهر آموخته های روز در خواب شب را نشان می دهد. به اعتقاد آن ها، افرادی که دچار اختلالات خواب هستند، منابع خوبی برای مطالعه در مورد فرایندهای شناختی و حرکتی مغز در طول خواب هستند.
بنابراین اگر از آن دسته کسانی هستید که در خواب راه می روید یا حرف می زنید یا هر رفتاری شبیه به آن دارید، خیلی ناراحت نباشید، چون منابع ارزشمندی برای علم محسوب می شوید. با این حال اگر بعدازظهرها کلاس کاراته یا ورزش های رزمی می روید، مراقب رفتار خود هنگام خواب باشید!
باشید


نوشته شده در یکشنبه 90/11/23ساعت 9:31 عصر توسط نظرات ( ) | |

به خاطر درگذشت ناگهانی یکی از دوستانم که به علت سرطان فوت شد

برای شادی روح ای بزرگوار فاتحه ای برای شادی روحش بفرستید . وقتی مرد فهمیدم که مرگ چقدر به آدم نزدیکه

دونستم که باید قدر زندگی رو بدونم و به راحتی از دست ندم . شما هم قدر زندگیتون رو بدونید


نوشته شده در شنبه 90/11/22ساعت 10:2 عصر توسط نظرات ( ) | |

   گاهی در طبیعت اتفاقاتی می افتد که قابل تعریف نیست تنها باعث می شود که فکر کنیم شاید تنها ما انسان ها نیستیم که می توانیم عاشق شویم .حتی گاهی عشق و وفاداری در بین ما کم رنگ تر است...

لک لک نر در عملی شگفت انگیز همه ساله 13 هزار کیلومتر را برای رسیدن به همسر بیمار و معلول خود پرواز می کند.

با فرارسیدن بهار، "رودان" لک لک نر همانند سالهای گذشته امسال نیز پس از طی یک مسیر 13 هزار کیلومتری از آفریقای جنوبی به کرواسی بازگشت تا همسر بیمار خود را که "مالنا" نام دارد ملاقات کند.  

مالنا، لک لک ماده ای است که به سبب یک جراحت قدیمی قادر نیست مهاجرتی تا این حد طولانی را انجام دهد.

"استیپان فوکیک" زیست شناسی که از سال 1993 به درمان لک لک ماده می پردازد در این خصوص توضیح داد: "رودان هر سال برای دیدن جفت خود به کرواسی باز می گردد و در طول تمام این سالها به مالنا وفادار بوده است. این پنجمین سال پیاپی است که شاهد این منظره بوده ام."

یک بال مالنا در سال 1993 توسط چند شکارچی زخمی شد و به این ترتیب این لک لک ماده برای همیشه از پرواز باز ماند.

امسال ماجرای عشق "رودان و مالنا" مورد توجه بسیار زیاد خبرنگاران و علاقه مندان قرار گرفته و به همین دلیل صدها نفر برای ثبت لحظه دیدار این زوج عاشق در دهکده "برودسکی واروس" در شرق کرواسی گرد هم آمده بودند اما "رودان" بدون توجه به این افراد مستقیما به سوی آشیانه، در جایی که مالنا انتظار او را می کشید پرواز کرد.

 "رودان" اولین لک لکی است که به مقصد می رسد چون "مالنا" در خانه بی صبرانه انتظار او را می کشد."

براساس گزارش خبرگزاری ایتالیا، این زیست شناس کروات اظهار داشت: "سایر لک لکها به صورت جفت جفت ظرف پنج شش روز آینده به آشیانه های خود باز می گردند درحالی که "رودان" اولین لک لکی است که به مقصد می رسد چون "مالنا" در خانه بی صبرانه انتظار او را می کشد."

به گفته این محقق، همانند پنج سال گذشته ظرف دو ماه آینده چهار پنج جوجه لک لک متولد خواهند شد و "رادون" وظیفه آموختن پرواز به آنها را به عهده خواهد گرفت، چون "مالنا" قادر به انجام آن نیست.

سپس با فرا رسیدن زمستان، جوجه ها با پدر خود به سوی آفریقای جنوبی پرواز می کنند، درحالی که "مالنا" تا بهار آینده در انتظار بازگشت "رودان" وفادار خود در آشیانه خواهند ماند.


نوشته شده در شنبه 90/11/22ساعت 12:32 عصر توسط نظرات ( ) | |

 ه گفته این مامور ابتدای اتوبان ایرانی ها می ایستند و از وسط اتوبان به بعد خارجی ها(افغانی ها) می ایستند و گل می فروشند. هر یک از افغانی هایی که دراین اتوبان مشغول هستند حدود ?? نفر از نزدیکان خود را ” چند هفته پیش یکی از دوستانشان از ترس ماموران انتظامی به سمت جاده فرار کرده و اتومبیلی با آهن‌های سردش جان دستان گرم او و گل‌های زردش را گرفته بود. “ به این مکان آورده و بر ازدحام این مکان افزوده اند. وی که تمایلی به فاش شدن نامش نداشت ادامه داد: شهرداری مأموریت و اجازه اجرایی و قانونی برای برخورد با سد معبر و گل فروشان را دارد اما دادسرای شهرری اجازه نمی دهد تا برخورد قانونی با آنها شود چرا که معتقد است، گل فروشی جرم نیست.

این مأمور ادعا می کند: بیشتر نوجوانان این اتوبان،آلوده به مواد مخدر از جمله شیشه، تریاک و غیره هستند و از آنجایی که گل فروشی راحت ترین کار و برای آنها پر در آمدترین شغل است به این جا می آیند و گل می فروشند. وی می گوید شهرداری چند غرفه فروش گل در داخل بهشت زهرا احداث کرده است اما وی علت رغبت نداشتن گلفروش‌های جاده بهشت زهرا(س)‌ به فعالیت در غرفه‌های مربوطه و اصرار آنها به فروش گل در سطح جاده را این‌گونه بیان می کند: اگرچه برخی از شهروندان گل مورد نیاز خود را از مرکز فروش گل در داخل بهشت زهرا می‌خرند، اما بخش قابل توجهی از مردم نیز هستند که از سر دلسوزی ترجیح می‌دهند گل و گلاب مورد نیاز خود را از کودکان گلفروش کنار جاده خریداری کنند، ضمن این‌که متاسفانه در این میان هستند افرادی که ترجیح می‌دهند به جای این‌که مسافتی را تا مرکز فروش گل در داخل بهشت زهرا طی کنند، داخل ماشین بنشینند و این کودکان گلفروش خود به نزدشان آمده و بدون اتلاف وقت از آنها گل بخرند و جالب این‌که این کودکان گلفروش و صاحبکاران آنها نیز با اطلاع از همین استقبال مردم از بازاری که دارند، حاضر نیستند گلفروشی در جاده را رها کنند. وی در حالی که عصبانی به نظر می رسد ادامه می دهد:این مسأله بدون درگیری قابل حل است اگر راهنمایی و رانندگی همکاری کند شاهد تصادفات ناگوار نخواهیم بود. این مأمور شهرداری ادامه می دهد: راهنمایی و رانندگی با مستقر کردن یک مأمور در هر ??? متر می تواند از بروز حوادث ناگوار رانندگی که عمدتاً به خاطر توقف رانندگانی که برای خرید گل توقف می کنند، جلوگیری کند.

این در حالی است که جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از کوتاهی شهرداری ” بر اساس قانون وظیفه رسیدگی به وضع این گل فروشان بر عهده نیروی انتظامی و شهرداری است اما وقتی از هر کدام از این ارگانها پیگیر این مطلب می شویم ،آن رامحول به سازمان دیگر می کند. “ تهران برای جمع‌آوری سد‌‌معبردستفروشان و بخصوص کودکان گلفروش حاشیه جاده بهشت زهرا که موجب افزایش ترافیک و احتمال بروز تصادفات می‌شود، انتقاد می‌کند. سرهنگ مجید پریزاد: حضور ده‌ها کودک کم سن و سال گلفروش در حاشیه جاده بهشت‌زهرا و اتوبان تهران قم بیانگر این است که شهرداری در انجام مسوولیت محوله کوتاهی می‌کند که این مساله بروز تصادفات و بخصوص تصادفات منجر به فوت را افزایش داده و ضروری است شهرداری تهران بویژه شهرداری منطقه 19 راهکار جدی در این زمینه بیندیشد.

فروشندگان این گل‌ها معمولا از ساکنان مناطق اطراف بهشت زهرا مانند اسلامشهر، صالح‌‌آباد، باقرآباد، ورامین و... هستند که به دلیل وضع بد مالی خانواده ناچارند از راه فروش گل امرار معاش کنند.اگر شانس بیاورند و نیروی انتظامی دستگیرشان نکند یا بساطشان توسط ماموران سد معبر شهرداری جمع نشود، آن وقت است که تازه باید تمام طول روز زیر آفتاب گرم تابستان و سرمای سخت زمستان به انتظار فروش گل‌هایشان بنشینند و در پایان کار روزانه، خسته از تمام ناملایمات زندگی از مجموع چند‌ ده هزار تومان فروشی که داشته‌اند، تنها مبلغ اندکی به آنها برسد.

با این حال حضور پررنگ این کودکان در حاشیه جاده بهشت‌زهرا بیانگر این است که علی‌رغم وعده‌های داده شده طرح‌های ساماندهی گلفروش‌های جاده بهشت زهرا هنوز راه به جایی نبرده است و مسوولان این کودکان را به فراموشی سپرده‌اند و در این میان هر یک تلاش می‌کنند با رفع مسوولیت از خود این وظیفه را بر دوش سازمان دیگری بیندازند راهنمایی و رانندگی که تنها به حضور در مناسبت‌های خاص در حاشیه این جاده اکتفا کرده و شهرداری نیز فقط چند کانکس گل‌فروشی در داخل بهشت زهرا راه‌انداخته است، کانکس‌هایی که معمولاً گل‌ها را 2 برابر قیمت بچه‌های گل‌فروش می‌فروشند.

شاید بارها جلسات متعددی در دستگاه‌های مربوطه برای ساماندهی این وضعیت، تشکیل شده و تصمیمات متعددی بر روی کاغذ نوشته شده باشد اما آنچه امروز، مهم است این است که این بچه‌های گل‌فروش هنوز در حاشیه جاده بهشت زهرا هستند، نفس می‌کشند و به دنبال به دست آوردن اسکناسی‌ همپای ماشین‌ها می‌دوند


نوشته شده در جمعه 90/11/21ساعت 11:32 عصر توسط نظرات ( ) | |

اینجا جنوب تهران است.جاده ای که به بهشت زهرا (س) میرسدو این کودکان، همان حوریان بهشتی اند که با دسته دسته گلهایی که می فروشند، زندگی می کنند.

چشمانشان درخشش خاصی به خود می گیرد وقتی زیر آفتاب گرم و سوزان تابستان وبادهای سرد و سخت زمستان، تنها یک ماشین بین صدها ماشین رهگذر، توقف می کند تا شاید با خریدن شاخه گلی دلشان را شاد کند.

بیشتر در سنین کودکی اند و لابه لای این کودکان نوجوانان هم به چشم می خورند.

خستگی و گرسنگی معنا ندارد وقتی هیچ ماشینی نایستد.

چشمان مادر به راه است تا بلکه فرزندش از راه برسد و پیام آور لقمه نانی باشد تا غذایی از دست معصوم گل فروش کوچکش فراهم نماید و دور سفره بنشینند.

هنوز خورشید بالا نیامده بود که مادر بدرقه شان کرد و نزدیک ظهر که می شود، مادر نگران نان آور گل فروشش می شود.

اینجا همه گل به دست اند و چشم به راه.

اینجا جنوب شهر تهران، پایتخت ایران است!

چشمانش به جاده ای طولانی خیره است و انتظار می کشد،آرام و قرار ندارد و تمام حواس خود را به نقطه ای معطوف کرده، به آن نقطه ای که ماشینی در حال آمدن است تا به طرف آن بدود و از رقیبان خود جلو بزند.چهره اش بر اثر تازیانه بادهای سرد پائیزی بیابان خشک و قرمز شده است. همان گونه که به سمت ماشین ها می دود، می گوید اسمش محبوبه است و ??سال سن دارد. اما جثه کوچک محبوبه، یکی از گل فروشان نوجوان این اتوبان ??ساله به نظر نمی آید، هر چند که دستانش بسان کسی است که سال های سال خارهای زندگی را چیده و پوست خشک صورتش سیلی زمانه را به جان خریده است. مجبوراست به همراه برادرش که او هم گل فروش است برای تأمین خرج خانواده کار کند، دلش برای درس و مدرسه لک زده است ولی به خاطر غیبت های مکررش برای کار از مدرسه ” هفته ای حداقل 2 نفرشان برای فرار از دست شهرداری و نیروی انتظامی و یا بی احتیاطی رانندگان در این جاده کشته می شوند ولی این باعث نمی شود خانواده این کودکان آنها را از کار منع کنند و بعضا به اجبار آنها را به سر کار می فرستند. “ اخراجش کرده اند و دیگر نتوانسته و نگذاشته اند که به تحصیلش ادامه دهد.

او و همکاران کودکش50 شاخه گل در دستانش را از بازار گل به قیمت 3000 تومان می‌خرند و 5000 تومان می‌فروشند.

2000 تومان سود را به ازای تمام خطرات به جان می‌خرند. چند هفته پیش یکی از دوستانشان از ترس ماموران انتظامی به سمت جاده فرار کرده و اتومبیلی با آهن‌های سردش جان دستان گرم او و گل‌های زردش را گرفته بود.آنها می گویند هفته ای حداقل 2 نفرشان برای فرار از دست شهرداری و نیروی انتظامی و یا بی احتیاطی رانندگان در این جاده کشته می شوند ولی این باعث نمی شود خانواده این کودکان آنها را از کار منع کنند و بعضا به اجبار آنها را به سر کار می فرستند.

دستان دخترک پر از گل‌هایی بود که هیچ عطری برای تمنای فروش نداشت. درست برعکس گل‌فروشی‌های پر زرق‌وبرق بالای شهر. چهره دخترک و دیگر بچه‌هایی که گل می‌فروختند با چهره بچه‌هایی که بی‌هیچ دغدغه‌ای برای رد شدن از خیابان دست پدر مادرشان را می‌گیرند، زمین تا آسمان فرق داشت. گل‌هایی هم که در دستان کوچک‌اش بودند همه تمنای فروش داشتند. تمنای پولی که حداقل برای خوردن یک ساندویچ کفایت کند.

سال‌هاست هنگام عبور از جاده بهشت‌زهرا به کودکان گلفروش برمی‌خوریم اما به نظر می‌رسد وضعیت اسفبار این کودکان هنوز زنگ خطرها را برای مسوولان به صدا درنیاورده تا برای رسیدگی به وضعیت آنها در راستای ساماندهی شرایط فعلی، اقدامی هرچند کوچک اما موثر انجام دهند. بر اساس قانون وظیفه رسیدگی به وضع این گل فروشان بر عهده نیروی انتظامی و شهرداری است اما وقتی از هر کدام از این ارگانها پیگیر این مطلب می شویم ،آن رامحول به سازمان دیگر می کند.

یکی از ماموران شهرداری ناحیه 5 منطقه 19 سد معبر و ایجاد ترافیک در اتوبان بهشت زهرا را از مشکلات اساسی این اتوبان ذکر کرده و می گوید: این اتوبان به دلیل ترافیکی که گل فروشان ایجاد می کنند، هفته ای دو کشته بر جای می گذارد.


نوشته شده در جمعه 90/11/21ساعت 11:30 عصر توسط نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت